واسطه

اشتراکات دانشی فرزاد تات

واسطه

۵۵ بازديد
وسیله و علّت ثبوت چیزی برای چیز دیگر را واسطه گویند.
 


واسطه، یعنی علت ثبوت چیزی برای چیز دیگر.


در اصول، در جاهایی مانند استصحاب از واسطه بحث می‌شود، مثلاً اثر شرعی‌ای که بر مستصحب بار می‌شود گاهی مستقیم و بدون واسطه است و گاهی با واسطه و غیر مستقیم؛ برای نمونه، گاهی استصحاب «حیات زید» شده و سپس اثر شرعی «وجوب نفقه» بر آن به طور مستقیم بار می‌شود، و گاهی بعد از استصحاب «حیات زید» حکم می‌شود که او رشد کرده و به سن مثلا «۱۸ سالگی» رسیده است و بعد از آن، اثر شرعی وجوب تصدق بر آن مترتب می‌گردد.
از آن‌جا که واسطه، گاهی شرعی است، گاهی عرفی و گاهی عقلی، و هر کدام، یا جلی است یا خفی، درباره هر یک جداگانه بحث شده است.

در اصول، از واسطه در اثبات، واسطه در ثبوت، واسطه در عروض و واسطه در اتصاف به مناسبت‌هایی از جمله در موضوع علم اصول سخن به میان آمده است؛ از این رو به اختصار به تعریف هر یک پرداخته می‌شود:

واسطه در ثبوت

واسطه در ثبوت، چیزی است که علت ایجاد و تحقق عَرَض برای موضوع می‌باشد، مثل: آتش که واسطه گرمی برای آب است.

واسطه در اثبات

واسطه در اثبات، آن است که حدّ اوسط قیاس واقع می‌شود. واسطه در اثبات، گاهی واسطه در ثبوت نیز است و گاهی نیست، زیرا حد اوسط، در وجود، ملازم مطلوب است، چه علت مطلوب باشد و چه معلول آن و چه هر دو معلول علت سومی باشند.

واسطه در عروض

واسطه در عروض، آن است که محمول اولا بر چیزی عارض می‌شود که با موضوع متحد بوده یا در یک جا با هم تلاقی کرده اند و سپس توسط آن، بر موضوع عارض می‌گردد، مانند: ثقل (سنگینی) که به واسطه جسمیت بر انسان عارض می‌شود.

واسطه در اتصاف

واسطه در اتصاف، در جایی پیش می‌آید که محمول صفت حقیقی نمی‌باشد و از روی مسامحه به آن نسبت داده می‌شود، مثلا به کسی که بر کشتی سوار است بگویند در حرکت است، در صورتی که حرکت، صفت حقیقی کشتی است و کسی که در کشتی نشسته، حرکتی ندارد. 
 
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.